پیکر مومیایی توتآنخآمون، سرشناس ترین فرعون مصر، برای اولین بار در مجتمع مقبره های دره پادشاهان به نمایش گذاشته است
این جابجایی 85 سال پس از آن صورت می گیرد که هاوارد کارتر باستان شناس بریتانیایی مقبره وی را کشف کرد
اعتقاد بر آن است که از آن زمان تنها حدود 50 نفر چهره او را دیدهاند هرچند تابوت او در معرض دید هزاران نفر قرار داشته است
بعد پارچه هایی که پیکر با آن پوشانده شده بود برداشته شد تا بدن سیاه پادشاه ظاهر شود
پیکر توتآنخآمون سپس در یک محفظه ویژه که دما و رطوبت آن به دقت کنترل می شود قرار داده شد
این محفظه از بدن در مقابل آثار ناشی از حضور روزانه 350 بازدید کننده در روز محافظت می کند
مقبره سنگی که برای سه هزار سال آرامگاه توتآنخآمون بوده است اکنون خالی است
چهره تجسمی از توتآنخآمون که با اسکن از مومیایی او بدست آمده
این شعر کاندیدای شعر برگزیده سال 2005 شده و توسط یک بچه آفریقایی نوشته
شده است و استدلال شگفت انگیزی دارد:
When I born, I Black, When I grow up, I Black,
When I go in Sun, I Black, When I scared, I Black,
When I sick, I Black, And when I die, I still black...
And you White fellow,
When you born, you pink, When you grow up, you White,
When you go in Sun, you Red, When you cold, you blue,
When you scared, you yellow, When you sick, you Green,
And when you die, you Gray...
And you call me colored???........"
وقتی به دنیا میام، سیاهم، وقتی بزرگ میشم، سیاهم،
وقتی میرم زیر آفتاب، سیاهم، وقتی می ترسم، سیاهم،
وقتی مریض میشم، سیاهم، وقتی می میرم، هنوزم سیاهم...و تو، آدم سفید،
وقتی به دنیا میای، صورتی ای، وقتی بزرگ میشی، سفیدی،
وقتی میری زیر آفتاب، قرمزی، وقتی سردت میشه، آبی ای،
وقتی می
ترسی، زردی، وقتی
مریض میشی، سبزی،
و وقتی می میری، خاکستری ای...و تو به من میگی رنگین پوست؟؟؟
Pamela Villarruel مادر 7 کودک خردسال در آرژانتین می باشد. او که فقط 17 سال دارد، در حاملگی اول (در سن 14 سالگی ) صاحب اولین فرزند خود شده و در حاملگی ها دوم و سوم ( به ترتیب در سن 16 و 17 سالگی ) بچه های سه قلوی خود را بدنیا آورد ...
بسیاری از سخنرانان موفق به خصوص در حوزه قانون جذب نظیر ایسترهیکس نظریه جالبی دارند. آنها میگویند اگر انسان بتواند فقط 18 ثانیه روی چیزی که واقعا میخواهد تمرکز کند یک زنگ بزرگ در کاینات به صدا در می آید که توجه کل هستی را به سمت این شخص جلب میکند.
اگر این 18 ثانیه بتواند تا 68 ثانیه ادامه یابد دیگر کار تمام است و کل هستی به تکاپو می افتد تا برای فکر متمرکز شده یک راه حل پیدا کند. اگر آرزوست برآورده اش کند و اگر سوال است برایش جوابی بیابد.
در نگاه اول شاید این عدد 68 ثانیه خیلی کم و ناچیز به نظر برسد. 68 ثانیه یعنی فقط یک دقیقه و هشت ثانیه و بسیاری از افراد میگویند که تمرکز به مدت 68 ثانیه هیچ کاری ندارد؟!
خوب آیا شما هم همین طور فکر میکنید؟ بسیار عالی است! امتحان کنید. خواهید دید که هنوز 18 ثانیه اول رد نشده فکرتان منحرف میشود. ایده ای جدید بلافاصله از اعماق افکارتان ظاهر میشود و نجواگر درونی تان به سخن در می آْید که جدی نگیر و دست از این بازی ها بردار و به مسایل مهم تر زندگی بپرداز و ...
ما عادت کرده ایم و در حقیقت عادت داده شده ایم که بدون فکر و بر اساس عادت زندگی کنیم. ما صبح از خواب بر می خیزیم بدون این که فقط 68 ثانیه برای کارهای روزانه وقت بگذاریم شروع می کنیم به خوردن صبحانه و سر کار رفتن.
بدون اینکه 68 ثانیه مستمر ناقابل برای ارزیابی کارهایمان وقت بگذاریم اسب سرکش ذهن را به این سو و آن سو می تازانیم تا ظهر شود و ناهاری بخوریم و استراحتی و بعد دوباره کار و سپس شب و دور هم جمع شدن و تلویزیون دیدن و بعد خوابیدن.
هر ساعت 60 دقیقه است و شبانه روز شاملا 24 تا 60 دقیقه یعنی هزارو چهارصد و چهل دقیقه است اما ما خیلی مواقع در این 1440 دقیقه شبانه روزمان نمی توانیم 68 ثانیه روی یک موضوع خاص فکرمان را متمرکز کنیم!!
به راستی این فکر پر جست و خیز که نمیتواند 68 ثانیه آرام بگیرد به چه دردی می خورد؟! فکر پریشان و ناآرام چیزی جز بی قراری و آشفتگی به همراه ندارد. پیر و جوان و زن و مرد هم نمی شناسد. فکری که نتواند آرام گیرد و چند لحظه ای روی موضوعی که صاحب فکر صلاح می داند متمرکز شود، مطمئنا به هنگام نیاز و بحران که تمرکز بیشتر لازم است، کارآیی ندارد و فلج می شود. باید همین الان هر کاری که داریم زمین بگذاریم و به سراغ ذهن ناآرام خود برویم و 68 ثانیه آن را مهار کنیم. 68 ثانیه به شرایطی که الان در آن قرار داریم بیندیشیم. 68 ثانیه بعد به این که واقعا در زندگی چه می خواهیم فکر کنیم. 68 ثانیه بعد به خوشبختی های خودمان بیندیشیم و 68 ثانیه دیگر به این فکر کنیم که چقدر آرام می شویم وقتی روی مسائل زندگی خودمان با آرامش فکر می کنیم.
کاینات بیرون از بدن ما گوش به فرمان ماست تا هر چه را می خواهیم به او ابلاغ کنیم. اما به یک شرط و آن این است که موقع دستور دادن این طرف و آن طرف نپریم. 68 ثانیه یک جا بایستیم و صریح و شفاف بگوییم چه می خواهیم. آن وقت می توانیبه منظور حمایت از این وبلاگ روی تبلیغات کلیک کنید
بی حوصلگی می تواند همه
روزتان را خراب کند. برای غلبه بر ناراحتی و بی
حوصلگی از چه تکنیک هایی استفاده می کنید؟ ما به
شما توصیه می کنیم که لیستی از کارهایی که در
مواقع بیحوصلگی به بهبود روحیه تان کمک میکند، جمع
آوری نمایید. در زیر یک نمونه از این لیست رابرایتان آورده ایم.
1. چیزی یا کسی که
خوشحالتان می کند را به خاطر آورید و درمورد آن
خیالپردازی کنید. می تواند کسی باشد که دوستش
دارید یا یک سفر یا محل خاص که بوده اید یا می
خواهید بروید. من خودم نشستن در ساحل اقیانوس و
گوش دادن به موسیقی را خیلی دوست دارم. چند سال
پیش به همراه دخترم در چنین محلی بودیم که چندین
روز در آنجا به اتفاق هم غروب خورشید را تماشا
کردیم. کافه های کنار ساحل موسیقی های خیلی خوبی
هم اجرا می کردند. این محلی است که من بارها در
خیالم یادش را زنده کرده ام.
2. چیزی
یا کسی را پیدا کنید که از او ممنون و سپاسگذارید
و بعد از قدرشناسی را به خودتان یا به او ابراز
کنید. چه چیز باعث می شود که یک روز عادی به یک
روز خاص تبدیل شود؟ تماشای غروب خورشید، اسکی کردن
در کوهها یا تشخیص سلامت جسمیتان توسط پزشک؟ کمی
به دور و برتان نگاه کنید.
3. به
چیزهایی که نادیده می گرفتید، دقت کنید. آخرین
باری که یک کتاب داستان خوب خوانید کی بود؟ یا
آخری باری که کنار شومینه نشستید یا روغن ماشینتان
را عوض کردید؟ کاری را پیدا کنید که باید انجام
دهید و انجامش دهید.
4. در زمان حال
زندگی کنید. با تمرکز روی فعالیت هایی که بدون فکر
انجام می دهید، مثل خوردن، حمام کردن، راه رفتن و
... دنیا را تحسین کنید. حس خوب دوش گرفتن، نرمی
زمین زیر پایتان را موقع راه رفتن یا آرامش
غذاخوردن در سکوت را حس و لمس کنید.
5.
کمی ورزش کنید. برای پیاده روی، دوپرخه سواری یا
دویدن بروید. یک مربی ورزش داشتم که برای تغییر
حال و هوای خود از توپ های بزرگ ورزشی استفاده می
کرد. پریدن روی توپ باعث می شد که همه چیز را
فراموش کرده و دیگر به ناراحتی ها فکر
نکند.
6. کمی استراحت کرده و یک فنجان
چای بنوشید. 15 دقیقه در آرامش بنشینید. ذهنتان را
از همه چیز خالی کنید. اکثر اوقات سکوت برای عوض
کردن روحیه تان کافی است.
7. به
موسیقی شد گوش کنید. موسیقی شاد همشه خنده روی
لبهای من می آورد. به شما چه نوع موسیقی آرامش می
دهد؟
8. برای تجدید قوا یک محل خاص
پیدا کنید. نشستن کنار ساحل، رفتن به کوهستان یا
جنگل. در تابستان بهترین مکان کنار دریاست. من
خودم تماشای امواج دریا را خیلی دوست دارم. رسیدن
به گل و گیاه های باغچه هم خیلی روحیه من را عوض
می کند.
9. به بازی کردن یک بچه نگاه
کنید. ببینید که چقدر درگیر زمان حال هستند و فقط
به همان لحظه فکر می کنند. به آنها ملحق شوید. من
اخیراً خانواده ای را به خانه ام دعوت کردم که دو
بچه کوچک داشتند. تماشای این بچه ها موقع بازی
کردن واقعاً حس نشاط به من می داد. طوری که با
خنده هایشان من هم از ته دل می
خندیدم.
10. آهنگ مورد علاقه تان را
بخوانید. من خودم هیچوقت موقع خواندن احساس
ناراحتی و بیحوصلگی نمی
کنم.
به منظور حمایت از این وبلاگ روی تبلیغات کلیک کنید
به منظور حمایت از این وبلاگ روی تبلیغات کلیک کنید
International
Business Machines یا همان IBM در سال 2008 تنها
شرکتی بود که موفق به ثبت بیش از 4000 اختراع آن
هم تنها در عرض یک سال شد. بر طبق آمارگیری گروه
خبری رویترز شرکت مایکروسافت با داشتن 2030
امتیازنامه و اینتل با داشتن 1776 امتیاز نامه در
عرض یک سال در رده های بعدی این سکوی رقابتی قرار
گرفته اند. سامسونگ شرکت الکترونیکی معروف کره هم
با داشتن رکورد 3515 امتیازنامه در بخش ساخت قطعات
و گجتهای الکترونیکی موفق به اخذ رتبه نسبتا خوبی
در کنار رقیبهای قدر خود شد.
از طرح های موفق
شرکت IBM می توان به شبکه بی سیم تشخیص حضور کودک
در صندلی اتومبیل و راهیابی نابینایان به کمک
امواج رادیویی اشاره کرد. این شرکت نیز موفق به
اخذ امتیاز نامه مربوط به ساخت چیپ ست های
الکترونیکی با کمک فن آوری نانو شد که در بخش
اقتصادی و کاهش هزینه های ساخت بسیار موثر
است.سخنگوی شرکت IBM در ضمن اعلام این آمار قول
داده است که این شرکت در سال 2009 بیشتر وقت خود
را به ساخت و ارائه محصولات جدید بپردازد و کمتر
به فکر ثبت اختراع و گواهینامه های متعدد باشد.
تفکر برانگیز بود، مگه نه؟ خواستیم به
اطلاعاتان برسانیم که اگر ایده ساخت گجت جدیدی را
در ذهن خود می پرورانید عجله کنید. رقبای شما سخت
میکوشند و فرصت های طلایی را از شما خواهند گرفت.
از ما گفتن بود!
منبع
جورجیا براون نابغه 2 ساله انگلیسی به خاطر ضریب هوشی بی نظیر به چهره سرشناس این کشور تبدیل شده است.
دختر
مو طلایی در 5 ماهگی سینه خیز رفتن آموخت، 9 ماهگی به راه افتاد، 14 ماهگی
بدون کمک مادرش لباسهای خود را به تن کرد و در 18 ماهگی توانست خیلی خوب
حرف بزند.
کارشناسان بریتانیایی
نابغه کوچولو را همسطح «استیفن هاوکینگ» فیزیکدان مشهور میدانند و بر این
باورند دختر شیرین زبان خیلی زود به سرشناس ترین چهره عرصه دانش کشورشان
تبدیل خواهد شد.
جورجیا را از همین حالا به شهرت رسیده و با استقبال چشمگیر مردم انگلیس رو به رو شده است.
به منظور حمایت از این وبلاگ روی تبلیغات کلیک کنید
پایگاه خبری «الف» نزدیک به احمد توکلی از انتخاب سیدولیرضا نصر، عضو ایرانی الاصل شورای روابط خارجی آمریکا به عنوان مشاور باراک اوباما، رییسجمهور جدید آمریکا در امور خاورمیانه خبر داد. به گزارش این پایگاه خبری، دکتر سید ولیرضا نصر که متولد 1339 در تهران است، دکترای روابط بینالملل خود را از انستیتو تکنولوژی ماساچوست (MIT) گرفته و تاکنون در دانشگاههای مختلف آمریکا تدریس کرده است.
سیدولیرضا نصر روابط نزدیکی با دموکراتها دارد و مشاوره به هیلاری کلینتون، همکاری با دنیس راس (دیپلمات برجسته آمریکا در امور خاورمیانه) و عضویت در شورای روابط خارجی آمریکا (CFR) در سوابق وی دیده میشود. ولی رضا نصر همچنین به خاطر نگارش کتابها و مقالاتی درباره مذهب شیعه از جمله (The Shia Revival) چهره شناخته شده در غرب محسوب میشود. بر اساس این گزارش، مشاور جدید اوباما فرزند سیدحسین نصر استاد مطالعات اسلامی دانشگاه جورج واشنگتن است که با نگارش مقالات و کتابهای متعدد درباره فلسفه اسلامی، اعتبار قابل ملاحظهای در محافل دانشگاهی غرب دارد.